به سر جام جم آنگه نظر توانی کرد
که خاک میکده کُحل بصر توانی کرد
مباش بی می و مطرب که زیر طاق سپهر
به این ترانه غم دل به در توانی کرد
به عزم مرحله عشق پیش نه قدمی
که سود ها کنی ار این سفر توانی کرد
سر جام جم